حملونقل جادهای و باربری
شرکتهای حملونقل جادهای یا باربری، محمولهها را برای ترانزیت جادهای قبول میکنند. رانندگان کامیون یا به طور مستقل برای مشتری کار میکنند یا از طریق شرکتهای حملونقل یا نمایندگان باربری فعالیت مینمایند. برخی شرکتهای بزرگ نظیر زنجیرههای فروشگاههای مواد غذایی، عملیات حملونقل داخلی خود را دارند. اندازه بازار برای حملونقل فریت عمومی در سال ۲۰۱۰ نزدیک به ۱۲۵ میلیارد دلار بود.
در ایالات متحده، بسیاری از رانندگان کامیون وسیله نقلیه خود را دارند و به عنوان مالک-رانندگان شناخته میشوند. برخی از حملونقلهای جادهای بر روی مسیرهای ثابت یا فقط برای یک فرستنده در هر سیر (بار کامل) انجام میشود، در حالی که برخی دیگر کالاها را از ایستگاههای بارگیری/فرستندههای مختلف به گیرندههای متفاوت در هر سیر (بار کمتر از بار کامل) حمل میکنند. در برخی از مسیرهای طولانی، فقط بار برای یک پای مسیر (رفت) هنگام بارگیری شناخته شده است. رانندگان ممکن است باید در مقصد برای بازگشت بار انتظار بکشند. برگه بارنامه صادر شده توسط فرستنده، سند اصلی برای حملونقل جادهای است. در حملونقل مرزی، راننده کامیون بار و اسناد فراهم شده توسط فرستنده را برای بازرسی به گمرک ارایه میدهد (برای اتحادیه اروپا همچنین به توافقنامه شنگن مراجعه کنید). این مورد همچنین به محمولههایی که از بندر آزاد حمل میشوند، اعمال میشود.
قوانین ساعات کاری رانندگان
برای جلوگیری از حوادث ناشی از خستگی، رانندگان کامیون باید قوانین دقیقی را درباره زمان رانندگی و دورههای استراحت اجباری رعایت کنند. در ایالات متحده و کانادا این مقررات با عنوان “ساعات خدمت” و در اتحادیه اروپا به عنوان “ساعات کاری رانندگان” شناخته میشوند. یکی از این مقررات، کنوانسیون ۱۹۷۹ ساعات کار و دورههای استراحت (حملونقل جادهای) است. تاکوگرافها یا ضبطکنندههای الکترونیکی موجود در خودرو، زمانهایی که خودرو در حال حرکت یا توقف است را ثبت میکنند. برخی شرکتها از دو راننده برای هر کامیون استفاده میکنند تا حملونقل بدون وقفه را تضمین کنند و در حالی که یک راننده رانندگی میکند، راننده دیگر در بخش استراحت پشت اتاق راننده میخوابد یا استراحت میکند.
گواهینامهها
رانندگان کامیون اغلب برای رانندگی نیاز به گواهینامههای ویژهای دارند که در آمریکا به عنوان گواهینامه راننده حرفهای و در انگلیس به عنوان گواهینامه وسیله نقلیه بزرگ کالا شناخته میشود. برای حمل مواد خطرناک، رانندگان باید گواهینامهای دریافت کنند که معمولاً پس از قبولی در یک آزمون مانند قوانین اتحادیه اروپا اعطا میشود و باید از نصب برچسبهای درست برای هشدار(ها) مربوطه بر روی وسیله نقلیه خود اطمینان حاصل کنند. کالاهای مایع توسط کامیونهای تانکر (در انگلیسی آمریکایی) یا لریهای تانکر (در انگلیسی بریتانیا) جابجا میشوند که برای حملونقل بینمدی به صورت کانتینرهای تانکر خاص نیز استفاده میشود. برای حمل حیوانات زنده، در بسیاری از کشورها به منظور جلوگیری از ظلم به حیوانات، الزامات خاصی وجود دارد. برای کالاهای تازه و منجمد از کامیونهای یخچالدار یا ریفرها استفاده میشود.
رویههای توزین بار
وزنکشی بارها گاهی در نقطه شروع انجام میشود و راننده مسئول است تا اطمینان حاصل کند که وزن بار مطابق با استانداردهای حداکثر مجاز است. این میتواند شامل استفاده از دستگاههای سنجش وزن متصل به خودرو (فشارسنج بار)، آگاهی از وزن خالی وسیله نقلیه و وزن بار، یا استفاده از ترازوهای تجاری باشد. ایستگاههای وزنکشی در مسیر وزن کلی وسایل نقلیه را بررسی میکنند تا مطمئن شوند که از حداکثر وزن مجاز در آن قلمرو خاص تجاوز نشده و این شامل وزن محورهای فردی نیز میشود. این مقررات بسته به کشور، ایالتها درون کشور و استانداردهای فدرال متفاوت است. ایالات متحده از استانداردهای فدرال FMCSA که شامل فرمولهای قانون پل میشود، استفاده میکند. بسیاری از ایالتها که در سیستم جاده ملی قرار ندارند، از استانداردهای خودشان برای جادهها و پلها استفاده میکنند. ترازوهای استفاده در تجهیزات نظارتی میتوانند شامل ترازوهای قابل حمل، خانههای ترازو مجهز به ترازوهای کم سرعت یا ترازوهای سنجشوزن در حین حرکت (WIM) باشند.
اتحادیه اروپا از توصیهنامه بینالمللی، OIML R 134-2 (2009) استفاده میکند. این فرآیند ممکن است شامل خانههای ترازو و ترازوهای کم سرعت یا ترازوهای جادهای یا پلی با سرعت بالای WIM باشد که هدف آنها ایمنی عمومی و همچنین ایمنی جادهها و پلها است، طبق قانون پلها.
جادههای مدرن
جادههای امروزی عمدتاً از آسفالت یا بتن ساخته میشوند که هر دو بر اساس مفهوم مکادام از ترکیب دانههای سنگی در یک چسب، به ترتیب سیمان آسفالتی یا سیمان پورتلند هستند. آسفالت به عنوان پوششی انعطافپذیر شناخته میشود که با گذر زمان و ضربههای ترافیکی به آرامی جای خود را تغییر میدهد، در حالی که بتن به عنوان پوششی سخت است که بارهای سنگینتری را تحمل میکند اما گرانتر بوده و نیاز به زیرساختهای دقیقتری دارد. از این رو، به طور کلی، جادههای اصلی از بتن و جادههای محلی از آسفالت ساخته میشوند. جادههای بتنی گاهی با یک لایه نازک آسفالت برای ایجاد سطحی مقاوم پوشیده میشوند.
جادههای مدرن برای بارهای سنگینتر و سرعتهای بیشتر طراحی میشوند و نیاز به قطعات ضخیمتر و زیربنای عمیقتری دارند. زیربنا لایه یا لایههای متوالی از سنگ، شن و ماسه است که پوشش جاده را پشتیبانی میکند و برای پخش بار بر روی خاک زیرین و همچنین هدایت آبی که زیر قطعات نفوذ میکند، ضروری است. آب برای مدتزمان طولانی به جادهها آسیب میزند، بنابراین بخش زیادی از طراحی پوشش و درزهای آن به منظور کاهش مقدار آبی است که زیر قطعات نفوذ و ماندگار میشود.
شانههای جاده هم چنین بخش مهمی از طراحی جادههای بزرگراهی به شمار میروند. آنها چندمنظورهاند و میتوانند به عنوان حاشیه ایمنی، پناهگاه برای وسایل نقلیهی با مشکل فنی، خط اضطراری و فضای پارک عمل نمایند. همچنین، به منظور جلوگیری از نفوذ آب به خاک در نزدیکی لبههای اصلی جاده، از نظر طراحی عمل میکنند. جادههای شانه بر اساس استانداردهای پایینتری نسبت به جادهی مورد سفر طراحی میشوند و در برابر ترافیک مقاومت کمتری دارند، بنابراین رانندگی روی شانه جاده معمولاً ممنوع است.
فناوری جاده همچنان در حال تکامل است، هرچند که این تغییرات بهطور آشکار مشاهده نمیشوند. به عنوان نمونه، افزودنیهای شیمیایی در ترکیب جادهها مقاومت آنها در برابر شرایط آب و هوایی را افزایش میدهد، ایجاد برجستگیها و دیگر درمانهای سطحی مقاومت در برابر لغزش و آبپرانی را بهبود میبخشد، و درزگیرهایی که یک زمانی از قیر بودهاند، اکنون از نئوپرن کمنگهداری ساخته میشوند.
کنترل ترافیک و حملونقل جادهای
تقریباً تمام جادهها با وسایلی برای کنترل ترافیک ساخته شدهاند که به طور گسترده شامل علائم، سیگنالها و علامتگذاریهای روی آسفالت است و به رانندگان کمک میکنند تا مسیر خود را پیدا کنند، حق تقدم در تقاطعها را مشخص میکنند، قوانین مانند سرعت مجاز و مقررات پارک را نشان میدهند و از خطرات احتمالی آگاه میسازند. در دو سده پیش، این وسایل عمدتاً علائم غیررسمی بودند. در قرن نوزدهم با آغاز استفاده از سیگنالها در شهرهای بزرگ و تقاطعهای شلوغ، نوآوریهایی در این حوزه آغاز شد. آنها در ابتدا به صورت دستی و با استفاده از پرچمها، چراغهای الکتریکی رنگی و سمافورها کار میکردند که برگرفته از سیگنالهای راهآهن بودند.
در قرن بیستم، سیگنالها اتوماتیک شدند، ابتدا با وسایل الکترومکانیکی و سپس با استفاده از کامپیوترها. سیگنالهای پیشرفته میتوانند با سنسورهایی که در درون جاده قرار دارند، حرکات پیچیده ترافیکی را در تقاطعها هماهنگ کنند. در دهههای 1920 و 1980، با کمک سیگنالهای مرتبط به یکدیگر، افزایش کارایی و حجم جابهجایی در شبکههای گستردهتر جادهای ممکن شد.
علامتگذاریهای روی آسفالت نیز در دهه 1920 معرفی شدند و نخست برای نشان دادن خط وسط جاده کاربرد داشتند و بعداً برای کمک به عبور ایمن از جاده به اطلاعات کدگذاری شده مجهز شدند. با پیشرفت جادههای چند خطه، این علائم برای تعریف خطوط کاربرد پیدا کردند و استفادههای دیگر مانند نشان دادن حرکات قانونی چرخش و عبور عابران پیاده به آنها افزوده شد.
در قرن بیستم، وسایل کنترل ترافیک استاندارد شدند. پیش از آن، هر منطقهای در مورد شکل و محل اعمال این وسایل تصمیم میگرفت که میتوانست برای رانندگان خارجی باعث سردرگمی شود. در ایالات متحده، استانداردسازی ابتدا در سطح ایالتی و سپس در سطح فدرال صورت گرفت. هر کشوری کتابچهای از دستورالعملهای واحد کنترل ترافیک دارد و تلاشهایی برای هماهنگ کردن آنها در سطح جهانی وجود دارد.
علاوه بر سیگنالها، علائم و نشانهها، اشکال دیگری از کنترل ترافیک وجود دارد که در مسیر جادهها تعبیه شدهاند، مثل پلهکها و خطوط لرزاننده که برای نگه داشتن ترافیک در خط مشخص و جلوگیری از تغییر لاین یا دور زدنهای ناگهانی به کار میروند.
پیشنهاد میکنیم بخش اول حملونقل جادهای را نیز مطالعه فرمایید .