شناورهای تهاجمی

شناورهای تهاجمی (بخش اول)

 

شناورهای تهاجمی وسایل دریایی کوچکی هستند که برای انتقال نیرو و وسایل به ساحل مورد استفاده قرار می‌گیرند. این دسته از شناورها، که شامل قایق و بارج‌ها می‌شوند، در جنگ جهانی دوم به شکل گسترده توسط بریتانیا و آمریکا تولید شدند و معمولاً دارای کف صاف با قابلیت رمپ برای امکان پیاده‌سازی نیرو بر روی ساحل هستند.

تاریخچه

در دوران بادبانی، قایق‌های کشتی به عنوان شناورهای تهاجمی کافی اگرچه ناکارآمد بودند و توسط سربازان دریایی در کمپین‌های کوچک مستعمراتی استفاده می‌شدند. در سال 1879، شیلی برای عملیات‌های آبزی، شناور تهاجمی کف‌صافی به نام چالاناس ساخت که قادر به حمل بار و نیروی نظامی بود و توانست در مدت کوتاهی بار عظیمی از نیروها را جابجا کند.

پیدایش

در جنگ جهانی اول، به دلیل پیشرفت‌های تسلیحاتی و بسیج گسترده نیروها، قایق‌های پارویی منسوخ شدند. در جلیپولی، استفاده از این قایق‌ها در برابر دفاع‌های ترکیه‌ای مشکل‌زا بود. در پی آن، طراحی ‘X’ لایترها به سرعت انجام و 200 فروند برای فرود در سواحل شیب‌دار ساخته شد. این شناورها که به ‘حشره‌ها’ شهرت یافتند، در خلیج سوولا موفقیت‌آمیز بوده و حدود 500 نفر نیرو منتقل، تانک‌ها را جابه‌جا و با سرعت حداکثر 5 گره حرکت می‌کردند. آن‌ها دارای دیواره‌های ضدگلوله و رمپ جلو بودند. طرحی برای حمل تانک‌ها نیز وجود داشت که به کار گرفته نشد.

نیروی دریایی روسیه بارج‌های موتوری تهاجمی کلاس “بولیندر” را تولید کرد که برای عملیات دریای سیاه برنامه‌ریزی شده بودند اما مناسب نبودند. بنابراین، کلاس جدیدی مبتنی بر بخاری‌های دریای سیاه با رمپ جلو برای تخلیه سریع طراحی شد که به آن “کلاس الپیدیفور” گفته شد و قادر به حمل هزار سرباز بود. این کشتی‌ها اگرچه برای مأموریت‌های اصلی به کار نرفتند، اما در دیگر عملیات‌ها مانند کمپین قفقاز و بعدها به عنوان کشتی‌های چندمنظوره مفید از آب درآمدند.

شناورهای تهاجمیدر دوره بین جنگ‌ها، یادگیری از شکست‌های گالیپولی و محدودیت‌های بودجه‌ای باعث کندی در توسعه تجهیزات و دکترین‌های عملیات آبزی نیروی دریایی سلطنتی شد. با این حال، بریتانیا در سال 1920 یک “شناور تهاجمی موتوری” را بر اساس تجربیات پیشین و برای مقاصد حمل‌ونقل تانک‌ها تولید نمود. این شناورها از سال 1924 در تمرینات نظامی استفاده شدند و اولین نمونه اولیه آن توسط J. Samuel White در سال 1926 ساخته شد.

شناوری با وزن 16 تن و ظاهری مکعبی طراحی شد تا از گیرافتادن پروانه‌ها در شناور درشت و شن‌زارها جلوگیری کند. سیستم پیشرانه آب‌پاش ساده‌ای توسط White طراحی شد که با موتور بنزینی فعالیت می‌کرد و با تولید جت آب، شناور را به حرکت درمی‌آورد. این شناورهای تهاجمی با سرعت 5-6 گره کارآمد بود و توانایی خوبی برای فرود آمدن در ساحل داشت. تا سال 1930، نیروی دریایی سلطنتی سه دستگاه از آن‌ها را به کار گرفت.

ایالات متحده نیز در دوره زمانی از سال 1913 تا دهه 1930، رویکرد خود به جنگ‌آوری آبزی را بازبینی کرد و آن را آزمایش نمود. این امر زمانی اتفاق افتاد که نیروی دریایی ایالات متحده به ایجاد پایگاه‌های پیشرفته در کشورهای دشمن در زمان جنگ علاقه‌مند شد که نهایتاً در سال 1933 تحت عنوان نیروی دریایی فلیت به رسمیت شناخته شد.

در سال 1939، فلیت مارین نیروی دریایی (FMF) در جریان تمرینات سالانه خود به طراحی قایق پیشرانشی کم‌عمق از آندرو هیگینز علاقه مند شد و پس از بررسی‌های لازم توسط اداره ناوسازی ایالات متحده، این طرح تأیید شد. قایق‌های هیگینز، که متعاقباً LCVP نام گرفتند، با رمپی جهت افزایش قابلیت‌ها تولید شدند و به زودی به تعداد زیادی ساخته شدند. این قایق‌ها می‌توانستند 36 سرباز یا یک وسیله نقلیه کوچک مانند جیپ را حمل کنند.

رفرنس اصلی این مقاله اینجا کلیک کنید

فهرست مطالب

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *