نگاهی بر مهارت های روابط انسانی در مدیریت

یکی از مهمترین مهارت های مدیریت و رهبری، مهارت های روابط انسانی است. این ویژگی رهبران امروزه، پس از مرگ شیوه ی مدیریتی “دستور دادن و نظارت کردن” اهمیت بسیاری یافته است. اگر شما با دیگران رابطه خوبی داشته باشید، آن ها هم متقابلا رابطه خوبی با شما خواهند داشت. در همین خصوص تئودر روزولت، رئیس جمهور آمریکا، معتقد است که مهم ترین رکن موفقیت این است که بدانیم چگونه با دیگران مدارا کنیم. در متن پیش رو عناوین زیر را خواهید یافت:

• موشکافی روابط انسانی
• مهارت های لازمه برای ایجاد روابط انسانی موفق
• درک بهتر روابط انسانی

موشکافی روابط انسانی

توانایی کار کردن با دیگران و ایجاد رابطه از ارکان رهبری موثر یک سازمان است. در جریان یک بررسی که در سال 1991 انجام شد، از کارفرمایان سوال شد که به سه ویژگی مهم کارکنان اشاره کنند. نخستین ویژگی که به آن اشاره کردند، توانایی برقراری ارتباط با دیگران بود. 84 درصد گفته بودند که به مهارت های روابط عمومی افراد توجه دارند. تنها 40 درصد به تحصیلات و تجربه اشاره کرده بودند. اگر قرار باشد کارکنان به مهارت های روابط انسانی و ارتباطی خوب مجهز باشند، فکرش را بکنید که رهبران تا چه اندازه به این ویژگی احتیاج دارند.

حقیقت این است که مردم دوست دارند با آدم های خوش برخورد سر و کار داشته باشند. البته ممکن است کسی ارتباط مردمی خوبی داشته باشد و با این حال رهبر خوبی نباشد، اما بدون داشتن روابط انسانی خوب کسی نمی تواند رهبر خوبی باشد. اما اشخاص به عنوان رهبر چه می توانند انجام دهند که از ارتباط مردمی خوب برخوردار گردند. لازمه این کار چه چیز است:

مهارت های لازمه برای ایجاد روابط انسانی موفق

اولا، دیگران را درک کنید!

اولین ویژگی یک رهبر منطقی، درک این مطلب است که دیگران چه احساسی می کنند و چه فکری در سر دارند. وقتی با دیگران کار می کنید، به این مهم توجه داشته باشید که همه اشخاص، از رهبران گرفته تا پیروان، وجوه مشترکی دارند:

• دوست دارند احساس خاص بودن داشته باشند. بنابراین صمیمانه از آن ها تعریف کنید.
• فردای بهتری می خواهند، بنابراین به آن ها امید بدهید.
• نیازمند راهنمایی هستند، این را ارزانی آن ها کنید.
• از لحاظ عاطفی کم می آورند، بنابراین آن ها را تشویق کنید.
• خودخواه هستند، از این رو ابتدا به نیازهای آن ها برسید.
• خواهان موفقیت هستند، بنابراین به آن ها کمک کنید تا پیروز بشوید.

با رعایت این واقعیت ها، رهبر باید بتواند با مردم به عنوان فردی جدای از دیگر افراد صحبت کند. توانایی توجه کردن، درک کردن و برقراری ارتباط با تک تک افراد نکته مهمی در موفقیت رابطه با اشخاص است. به عبارت دیگر، با هر کس به اقتضای خصوصیات و تفاوت های فردی او برخورد کنید و اشخاص را یک جور و یک نوع در نظر نگیرید. راد نیکولز متخصص بازاریابی، می گوید: در کار تجارت نکته مهمی وجود دارد. اگر با همه مشتریان به یک شکل برخورد کنید، در 25 تا 30 درصد تماس هایتان موفق به فروش می شوید. زیرا در نهایت با یک تیپ شخصیتی ارتباط برقرار می کنید. اما اگر بیاموزید که با هر چهار تیپ شخصیتی برخورد کنید، می توانید انتظار داشته باشید که حتی در صد درصد تماس هایتان به فروش قطعی برسید.

شما باید بتوانید سبک رهبری خود را با تک تک افراد تحت هدایت و رهبری خود تطبیق بدهید.

دوما، مردم را دوست بدارید!

هنری گرولند، رئیس و مدیرعامل خدمات کامپیوتری، معتقد است که رهبر بودن چیزی بیش از علاقه به رهبری است. رهبران با دیگران برخورد همدلانه دارند و با توجه به علاقه نشان دادن به سایرین آن ها را در بهترین سطح خود قرار می دهند.

نمی توانید رهبری موثر، همان کسی که دیگران بخواهند از او تبعیت کنند باشید، مگر اینکه دیگران را دوست بدارید. آلبرت اینشتین موضوع را این گونه توضیح می دهد: ما آدم ها اینجا روی این کره خاکی وضعیت عجیبی داریم. هر کدام از ما برای ملاقات کوتاهی به این دنیا می آییم. اما نمی دانیم چرا به دنیا می آییم و  با این حال به نظر می رسد که رسالتی الهی داریم. به لحاظ زندگی روزانه، از یک چیز مطمئن هستیم و آن اینکه انسان ها به خاطر سایر انسان ها خلق می شوند.

سوما، به اشخاص کمک کنید!

لو روی کورتز، مدیر جنرال موتورز می گوید: صنعت انباشته از استخوان های سازمان هایی است که مدیران آن ها از درون پوسیده اند. آن ها به جای اینکه دست بخشنده داشته باشند، افرادی غیر بخشنده هستند. آن ها متوجه نیستند که تنها دارایی که نمی توان برای آن ها جایگزین پیدا کرد، انسان ها هستند.

مردم به رهبری بها می دهند که منافع آن ها را تامین کند. اگر توجه شما به این باشد که به جای گرفتن از اشخاص به آن ها چیزی بدهید، مورد احترام قرار می گیرید. این گونه اساس رابطه بهتری میان شما و دیگران فراهم می گردد.

درک بهتر روابط انسانی

برای بهتر درک کردن روابط خود اقدامات زیر را انجام دهید:

• ذهن خود را بهبود ببخشید! اگر برای درک نیازهای دیگران به توانایی بیشتری احتیاج دارید، هر چه سریع تر به خواندن کتاب های متعددی که در این زمینه وجود دارد، اقدام نمایید. در این خصوص خواندن کتاب های دیل کارنگی، آلن لوی مک گینس و لس پاروت را به شما پیشنهاد می کنیم. بعد فرصت بیشتری را صرف نظارت و زیر نظر گرفتم مردم بکنید. با آن ها بیشتر حرف بزنید و آنچه را که آموخته اید، روی آن ها پیاده کنید.
• محبت خود را تقویت کنید! اگر به اندازه کافی به دیگران توجه ندارید، باید توجه تان را از روی خودتان بردارید. فهرستی از کارهای ساده ای که با انجام آن ها می توانید بر ارزش دوستان و همکاران خود اضافه کنید، تهیه نمایید. بعد هر روز یکی از این کارها را انجام دهید. لازم نیست آن قدر صبر کنید تا میل کمک کردن در شما ایجاد شود. با کمک کردن به مردم خود به خود این میل در شما بوجود خواهد آمد.
• روابط مکدر شده را التیام ببخشید! به یکی از روابط ارزشمند و بلند مدت خود که محمو و کمرنگ شده است، توجه کنید. هر کاری که از دستتان بر می آید برای بازسازی آن انجام دهید. با او تماس بگیرید و سعی کنید پیوند دوباره ای با اون برقرار سازید. اگر اشکالی متوجه شما بوده است، از فرصت استفاده کنید و در مقام عذرخواهی حرف بزنید. سعی کنید او را بهتر بفهمید، او را بیشتر دوست بدارید و به او بیشتر خدمت کنید.

بدین ترتیب دیدیم که درک بهتر از روابط انسانی چقدر فاکتور مهمی در رهبریت یک سازمان محسوب می شود. به قول جان مکسول: برای مردم مهم نیست که چقدر می دانید، برای آن ها مهم است که چقدر توجه دارید.